• وبلاگ : زر بافت
  • يادداشت : اصطلاحات
  • نظرات : 6 خصوصي ، 14 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    اون متن اولي رو كه نوشتيد: دين وسيله اي است در دست آناني که خود را روحاني مي نامند.....

    به نظر من بايد بي خيال شد مي دونين چرا؟؟ چون بدون دليل فقط اومده گفته بايد ولش كرد. منم مي تونم مثلاً بيام بگم: مسيحيت رو بايد ول كرد. اين دين اصلاً آتش به ريشه انسانيت مي زند و....حالا براي اينكه بياييم اثبات كنيم كه اينطور نيست، بايد چيكار كنيم؟؟؟ خوب مشخصه بايد بياييم و بشينيمو يكي يكي همه دلايل رو بياريم كهنه اينطور نيست.....اين همون كاريه كه ما الان داريم به تدريج انجام مي ديم. يعني همون پرسش و پاسخ....

    ***************

    اگر بخواهيم ديدگاه الحادي را بررسي كنيم بايد گفت: آري خدا از زماني وجود داشته. اما بايد به نكته مهمي توجه كرد: خدا خود زمان را آفريده. خود خدا چيزي به اسم مكان و جا رو آفريده. زمان دراثر چيست؟؟ همين روز و شب و گذر وقت. وقت و زمان و ماه و خورشيد و ....همه مخلوق اند. پس خدا خود از اين ها به دور است.

    **************

    اين كاملاً درست است كه دوران ما دوران خرد گرايي و تكنيك و علم است. هيچ كس مخالف اين نيست. اتفاقاً انسان امروز با همين ديدگاه علمي كه به بررسي دين مي پردازد، روز به روز از حقايق دين بيشتر مطلع مي شود. پس سر اين بحثي نيست.

    **************

    نبايد فراموش كرد كه تورات و انجيلي كه ما از آن صحبت مي كنيم، امروزه اصلاً نمي توان حسابي روي آن كشيد. چون اول بايد تحريف نشدن تورات و انجيل ثابت گردد. چگونه ممكن است اناجيل متي، يوحناٍ پولس، مرقس و....همه درست باشند؟ اگر همه درست بودند كه چند كتاب بوجود نمي آمد. همين طور كتاب هاي تورات و كتب يهود. اين كتاب ها صرفاً چيزي به اسم نظريه هاي اشخاص است. نه كتاب هاي معتبر و نمي شود روي آنها حكم داد. در ضمن واژه امي با اين معنا اصلاً درست نيست. چرا كه منابع معتبري در دست هست كه در صورت نياز معرفي مي گردد.

    ضمناً اينكه يهوديت با اسلام تشابه دارد، درست است، چرا؟؟ چون يهوديت همان آيين موسي بوده در اصل. اما شكل امروزي آن شكلي غير از واقعيت آن است. مسلماً شكل امروزي آن نشاني از واقعيت ها و آيين اصلي موسي دارد. و همين نشانه هاي ضعيفي كه از دين واقعي موسي مانده، اكنون نيز در قرآن به آن اشاره شده و به همين جهت آشنا به نظر مي رسد.

    *************

    در پاسخ به: دراين دوره محمد اورشليم را قبله قرار داده بود....

    مي گوييم درست استو قبله اول بيت المقدس بوده. اما براي چه عوض شد؟؟؟ چون يهوديان ما را مسخره مي كردند كه چرا قبله نداريد و به قبله ما نماز مي خوانيد؟؟ به همين دليل قبله مسلمانان كعبه گرديد. ضمناً اينكه مي گويد: قابيل نبوده، آدم بوده، گفتم. بازهم برمي گردد به تفاسير مختلف تفراد. اين هميشه بوده است. در خود اسلام هم چرا مراجع مختلف هست؟؟ چون تفاسير مختلفي هست.(البته تا جايي كه به اصل موضوع صدمه وارد نمي شود.)

    سلام! من بعضي از سطوح درس اجتهاد را گذرانده ام. اما...خوب علم هيچ گاه پاياني ندارد. و هنوز هيچ ادعايي ندارم كه چيزي بلد هستم....چرا به سئوالات جواب مي گويم؟؟ به خاطر اينكه هدف من از اين وبلاگ همين كاره. من اينو زدم كه جوابگو باشم. در واقع به همنوع خودم كمك كنم. اينو نزدم كه اگه كسي سئوال پرسيد، جواب ندم.....منتظرتونم....يازهرا.

    سلام. بازم كه شد چندتا سئوال!!! جانشد همشو بنويسم. از پايين به بالا بخونين....تا من ميام به يه سئوال پاسخ بدم، سئوالهاي ديگه مياد. فكر مي كنم اين طوري بحث از دستمون درميره.من اول اثبات روح رو توضيح ميدم. بعدش اگه سئوال ديگه اي بود بپرسين. منتظرم....يازهرا.

    ايرادهايي كه مي توان به اين دلايل گرفت و ثابت كرد كه اينا اشتباه هستند:

    اشتباه بزرگي كه ماديگراها در اين استدلالات مرتكب شدند، اينه كه ابزاركار رو با فاعل كار اشتباه گرفتند. مثلاً گاليله تلسكوپ رو كشف كرد و مي تونست باهاش آسمونها رو تماشا كنه. حالا اين سئوال پيش مياد كه اگه اين دوربين ها رو بگيرن از ما، به طور قطع و يقين بخشي از مطالعات ما درباره نجوم و آسمان ها تعطيل ميشه. ولي آيا بيننده اصلي ما هستيم يا دوربين؟؟ آيا دوربين ابزاركار ماست كه بوسيله اون مي بينيم و بيننده واقعي اونه؟؟

    در مورد مغز هم همين طوره. هيچ كس انكار نمي كنه كه بدون سلول هاي مغزي، انجام تفكر ممكن نيست. ولي آيا مغز ابزار روحه يا خود روح؟؟ خلاصه اينكه اين استدلالاتي كه ماديون مي آورند، هيچكدام ثابت نمي كنه كه مغز انجام دهنده ادراكاته نه ابزار ادراكات(دقت كنيد).

    اگر مردگان چيزي نمي فهمند، چون ارتباط روح با بدنشون از بين رفته نه اينكه روحشون از بين رفته. درست مثل اينكه كه دستگاه بي سيم و مخابراتش از كار ميفته. آيا مي تونيم بگيم اونا وجود ندارند؟؟ نه! ساحل نشين ها نمي تونند باهاشون ارتباط برقرار كنند وگرنه اونا وجود دارند.

    يكي ديگه از دلايلي كه مي تونيم باهاش روح رو ثابت كنيم، اينه كه شخصيت ما به هيچ وجه تغغير نمي كنه. ما وقتي خوشحال ميشيم، ميگيم: من خوشحال شدم. يا به هنگام ناراحتي ميگيم: من نارحت شدم. مي دونيم كه توي هر شبانه روز ميليون ها سلول ما پيوسته در حال تغيير هستند و مي ميرند و به جاي اونها سلول هاي تازه بوجود مياد. اگه قرار باشه يه چيزي به اسم روح توي شخصيت آدم نباشه، خوب، باهربار عوض شدن سلول ها بايد همه چيزمون به كلي عوض بشه و يه آدم جديد بشيم. درحالي كه اگه هفتاد سال كنيم، بازم ميگيم: من توي كودكي آدم زرنگي بودم. من الان اين طور هستم. من....و خيلي چيزهاي ديگه. پس مي فهميم اين «من» اي كه ما ميگيم، همون چيزيه كه اسمشو ميزاريم روح و اصلاً تغيير نمي كنه. (منظور از تغيير اينه كه از بين نميره و گرنه روح هم برا خودش تكامل داره.)

    يه چيز ديگه كه مي تونيم براي اثبات روح بگيم اينه كه:

    فرض كنيد كنار يه دريا نشستيم. چندتا قايق كوچيك و بزرگ روي آب در حركت اند. آقتاب رو مي بينيم كه داره غروب مي كنه.از طرفي ديگه ماه هم داره طلوع مي كنه. مرغان دريايي هم درحال پرواز كردن هستند. در يك سمت هم كوه بزرگي وجود داره. حالا براي لحظاتي چشماي خودمونو ببنديم و هرچي ديديم رو مي تونيم توي ذهنمون مجسم كنيم. كوه با همون عظمت، دريا با همون وسعت، كشتي ها با همون اندازه شون و....حالا اين سئوال پيش مياد كه اينا رو كه توي ذهن مجسم مي كنيم، توي مغزمون جا ميگيرن؟؟ اگه روح وجود نداشته باشه، آيا سلول هاي مغزي به اون كوچكي مي تونند همه اينارو با همون وسعت توي خودشون جا بدن؟؟ مثل اينه كه بگيم نقشه يه ساختمان 500 متري رو توي يه زمين 100 متري بسازيم. خوب مسلمه كه امكان نداره. ممكنه بازم اين سئوال پيش بياد كه همون طور كه نقشه هارو با مقياس مشخص كوچيك مي كنند، حتماً مغز ما هم اين كار رو انجام ميده. جواب: اگه دقت كنيم مي بينيم كه اين چيزها درست به اندازه واقعي شون هستند نه كوچيك شده چيزها. پس اين مطلب هم نقض ميشه.

    يه راه حل ديگه هم كه ميشه وجودروح رو اثبات كرد اينه:

    مي دونيم پديده هاي روحي اصلاً با پديده هاي مادي شباهت ندارند. چون: 1- موجودات زمان مي خواهند و جنبه تدريجي دارند. 2- با گذشت زمان فرسوده و كهنه مي شوند.3- قابل تجزيه به اجزاي متعددي هستند.

    اگه بگيم كه روح يه چيز مادي هست، بايد گفت پس عكس ها و صحنه هايي كه از دوران كودكي ما در ذهن ماهست، چرا كهنه نميشه؟؟ يا عكسي كه از خونه 20 سال پيش توي ذهن داريم، الان هم همونه و اصلاً فرسوده نشده.

    بهتره اول درباره روح صحبت كنيم. ممكنه علم و دانش امروز ما از روح براي پي بردن به همه رازهاي اون كافي نباشه. اما به هرحال اين مانع نميشه كه ما اونو با ديده تيزبين عقل نگاه كنيم. بايد بدونيم كه تعلق روح به بدن انسان مثل باد توي مشك نيست. يعني روح با بدن ما پيوندي عميق داره. مطمئناً انسان با سنگ و چوب و گياه خيلي تفاوت دارد. زيرا كه آنها احساساتي از قبيل مهرباني، خشم، عاطفه و ....ندارند. بنابراين يه چيز ديگه بايد توي وجود ما باشه كه اونا نداشته باشند. هيچ كس حتي مادي گراها هم انكار نمي كنند كه حقيقتي به نام روح در وجود ما هست. ولي بايد ببينيم كساني كه ماديگرا هستند و به روح ايراد مي گيرند، چي مي گن؟ فلاسفه معتقدند كه روح يك حقيقت ماوراي طبيعي است و دائماً با جهان مادي ارتباط دارد. اما خود ماده و يا خاصيت اونو نداره. در مقابل مادي گراها مي گن كه ما موجودي مستقل به نام روح رو سراغ نداريم و هرچي هست همين ماده جسماني و آثار فيزيكي و شيمايي مثل مغز و اعصاب و غده هاي بزاق و .....ماديگراها مي گويند كه سلسله اعصاب و مغز ما شبيه غده هاي بزاقي و مانند آن داراي فعاليت هاي فيزيكي و شيمياييه و همين فعاليت هاي فيزيكي شيميايي هست كه ما اسمش رو روح مي زاريم. اونا ميگن: وقتي ما فكر مي كنيم، يه سلسله امواج الكتريكي مخصوص از مغز ما بيرون مياد كه اين امواج رو با دستگاه هم اندازه مي گيرند و روي كاغذ ثبت مي كنند. مخصوصاً در بيمارستان هاي رواني. بنابراين روح چيزي جز همين فعاليت ها نمي باشد. اونا اين طور نتيجه مي گيرن:

    1- روح از خواص جسمه، پس مادي و جنبه ماوراي طبيعي نداره.

    2- روح مشمول تمام قوانيني است كه بر جسم حكومت مي كنه.

    3- همان طور كه فعاليت هاي بزاقي و...قبل از وجود بدن نبوده اند و بعد از مردن تعطيل مي شوند، پس فعاليت هاي روحي نيز بعد از مردن از بين مي روند.

    ماديگراها علاوه براين نتايج، استدلالاتي هم ميارند كه حرفاشون رو ثابت كنند. دلايلي از اين قبيل:

    1- با از كار افتادن يك قسمت از مراكز مغز و سلسله اعصاب، دسته اي از آثار روحي تعطيل مي شود. مثلاً انسان در يك تصادف ضربه اي كه به مغزش وارد مي شود، ممكن است اصلاً هرچيزي كه در يادش بوده فراموش كند.

    2- وقت فكر كردن، تغييرات مادي در سطح مغز انجام ميشه و مغز بيشتر غدا مي گيره و فسفر بيشتري ميده، اما موقع خواب كه مغز كارتفكر رو انجام نمي ده، كمتر غذا مي گيره و اين دليلي ديگه بر مادي بودن آثار فكري است.

    خلاصه اونا ميگن روح ما موجود مستقلي نيست و پيشرفت هاي مربوط به انسان شناسي هم اين واقعيت رو تاييد مي كنه.

    سلام .اگه ميشه اين تناقضاتي رو كه نوشتين، با متن كامل برام تو كامنتها بزارين. چون تو ايران اين سايت فيلتر شده و نمي تونم برم توش. پس منتظرتون هستم....يازهرا.

    سلام. گفتيد حلاج؟ حلاج مي دونين كي بود؟ اون چيزي هم كه مي گفت: من خدا هستم مي دونين يعني چي؟؟ حلاج بزرگ همه صوفي ها بود. اومد ادعا كرد كه من اينقدر به خدا نزديك شده ام كه اصلاً خدا توي من است. يعني چيزي به اسم ((من)) از بين رفته و خدا جاي من را گرفته است. بنابراين به جاي اينكه بگويد: من فلاني هستم، گفت من خدا هستم. اين به معناي ادعاي خدابودن نيست. اينو همه از جمله خود صوفي ها هم قبول دارند. ما حرفمون اين نيست كه چون اجداد ما مسلمان بودند، پس اسلام چيز خوبيه. نه...من اون دفعه هم گفتم. اصلاً خود معصومين مي گن كه: بهترين شما كسي هست كه بنا رو بزاره به اينكه خدايي وجود نداره، بعد بيفته دنبالش و تحقيق كنه تا به وجود خدا پي ببره. از همه جهات حق با اسلام و اسلام حقه. چرا؟؟ چون خود حضرت مسيح هم مژده اومدنش رو داده. در ثاني شما وقتي يه كامپيوتر مي خريد، مي رويد و جديدترينش رو مي خريد. مثلاً پنتيوم 4 مي خريد. نمي ريد كه پنتيوم 1 بخريد. دين همين طوره. اسلامي كه به عنوان آخرين دين اومده، علاوه براينكه مسايل همه دين هاي قبل رو داره، كامل تر از اون هم هست و امكانات جديدتر و بيشتر داره.

    شما مي گيد كه مسلمون بد پيدا نميشه؟؟ كي گفته پيدا نميشه؟ مگه زمان پيامبر خيلي ها نبودند كه پيشاني شون پينه بسته بود. اما چي شد. اصلاً به حرف پيامبر توجهي نكردند. حالا اونا هيچ....اين دليل نميشه كه هركسي اومد نماز خوند ديگه آدم خوبيه. اصلاً شما همون وقتي كه بهتون گفت نماز بخونين. مي تونستين بهش بگين تويي كه دزدي مي كني، چطور نماز نميخوني. بحث من اينه:

    من مي گم درسته قرآن به عربي نازل شده، زبان اسلام هم عربيه، اما آيا اين دليل ميشه كه عرب ها برترند. ما در خود احاديث داريم كه عرب ها در آخرالزمان جزء بدترين آدم ها هستند(نه همه آنها). برعكس داريم كه ايرانيان در آخرالزمان اگر علم به ستاره پروين باشد، آن را برخواهند گرفت. من بازهم تاكيد خيلي جدي دارم. اصلاً عرب ها و عجم ها و ....رو ول كنيد. مگه ميشه اينو بگيم كه چون يه كشور در گذشته بد بودند، پس حالا هم بدند؟؟ يا ميشه بگيم كه چون مردم يه كشور در گذشته خوب بودند، حالا هم خوب اند؟؟ در ضمن هر آدمي كه نماز خوند كه نمي تونه آدم خوبي باشه. گفتيد چرا نمازش اونو از دزدي باز نمي داره؟؟ چرا؟؟ چون اصلاً هدفش اين نيست كه خوب بشه. هدفش رفع تكليفه و از طرفي نياز فطري هم داره كه خدا رو بپرسته. در ثاني من نمي خوام كار اون مرد عرب رو تاييد كنم. ولي كسي كه نماز نمي خونه، اصلاً به نامه عملش هم نگاه نمي شه و سربسته وارد جهنم ميشه. اما اگه ديدند كسي نماز رو توي پرونده اش دارد اونوقت ميرن سراغ چيزاي ديگه. بازهم مي گم: هركسي فقط توي عمل مي تونه ثابت كنه كه مسلمونه وگرنه منم مي تونم بيام هي دم از اسلام و ...بزنم اما هيچ چيزي انجام ندم...

    در ضمن انسان اول بايد اصول دين رو قبول داشته باشه، بعدش سراغ فروع دين بره. نماز و حجاب و....جزء مسايل فرعي دين هستند. انسان اگر توحيد، عدل، نبوت، امامت و معاد رو قبول داشته باشه، براحتي بقيه مسايل براش حل شده هستند. من نظرم اينه كه اول مسايلي رو كه مربوط به اصول مي شوند رو حل كنيم و سئوالات اونارو بپرسين، كه اونارو واسه خودمون حل كنيم. بعد بريم سراغ چيزاي ديگه، نظر شما چيه؟؟؟

    منتظر جوابم....يازهرا.

    سلام. گفتيد توي دانمارك و آلمان حجاب نيست اما فساد و بي بند و باري هم نيست؟؟ مي دونيد چرا؟ چون اونجا حداقل مكان هايي هست كه بشه جوونا عقده هاي جنسي شون رو توي اونجا خالي كنند. براي همين ديگه ولعي نمي مونه براي يه جوون. مي دونين ارزش حجاب چيه؟ كاري به حكم ديني اون ندارم. مي خوام اهميت اونو خارج از دين براتون بگم. اگه يه زن حجاب داشته باشه، اول از همه فايده اش اينه كه زشتي هاي اونو مي پوشونه. مثلاً گاهي يه زن اصلاً اندام مناسبي نداره. يا گاهي يه عيب و ايرادي داره. مثلاً پوست خراب يا لكه و هزار چيز ديگه. خوب كسي كه حجاب داره، همه اينا توسط حجابش پوشيده ميشن. اگه همين زن با شوهرش توي خيابونها قدم بزنند، ديگه شوهرش مطمئنه كه كسي عيبهاي زنشو نمي بينه. و اونو مسخره نمي كنه. فرضاً كه يه زن زشتي نداشت. برعكس خيلي هم زيبا بود. اونوقت چي؟ آيا دراون صورت شوهرش نگران نيست كه اگه توي خيابون بدون حجاب راه برن، اونوقت يكي چشم طمع به زنه داشته باشه؟؟ آيا اين زن توخطر تهاجم قرار نمي گيره؟؟ توي همين مكان هايي كه مركز فساد مي شن، چندتا زن هست؟ مثلاً بيست تا. اما چندتا مرد هست؟؟ ممكنه 100 تا باشه. مي دونين چرا؟ چون يه زن مي تونه چندين مرد را تامين كنه. در ضمن هر كشوري يه فرهنگي داره. مثلاً اگه شما بريد ايتاليا، يه پوست موز بندازيد زمين، بايد جريمه بديد، فرهنگ اونجاست و قانونشه. توي ايران هم همين طور نه ايران كه تمام كشورهايي كه اسلامي اند. فرهنگ اسلاميه، اين همه ضعف و چيزهاي ديگه توي كشور ما نشانه اينه كه قانون اجرا نمي شه. فكر نكنين كه اينهمه آسيب ها و ضعف هايي كه جامعه ما داره، از اسلامه. برعكس اسلام توش پياده نمي شه. گفتيد چرا بايد توي فرودگاه به زور چادر سر كسي كنن؟؟ خوب مشخصه ديگه. اگه شما رفتيد فرضاً به ايتاليا، يه پوست موز زمين انداختيد و پليس شما رو جريمه كرد، مي پرسيد چرا جريمه شدم؟؟؟ معلومه كه نمي پرسيد، چون قانون اون كشوره و شما به عنوان كسي كه توي اون كشور وجود داره، بايد اونارو رعايت كنيد. در ضمن فرضاً توي ايران بيان و چادر سر اتباع كشورهاي ديگه نزنند. مي دونين چي ميشه؟؟ اونوقت يه كسي كه ايرانيه هم بلند ميشه و خودشو خارجي معرفي مي كنه و هر كاري كه دلش ميخواد انجام ميده. شايد براتون جالب باشه. امام خميني يه كاري كرد كه هيچ كس ديگه انجام نداد. چي؟ اين: وقتي به پاريس تبعيد شد مي خواست به خونه كه بره، اومدن جلوي پاش يه گوسفند ذبح كردن. مي دونين چيكار كرد؟؟ عصباني شد و حتي لب به گوشت اون گوسفند نزد. ميدونين چرا؟ امام گفت: مگه نمي دونين توي قانون فرانسه، كسي حق نداره گوسفند رو ذبح كنه؟ پس براي چي ذبح كردين؟ من از اين گوسفندي كه خلاف قانون ذبح شده، نمي خورم. ...

    به نظر شما اين جالب نيست. آيا اسلام اين كارو حرام كرده بود كه امام از اون نخورد؟؟ آيا اين از نظر اسلام مشكلي داشت؟؟؟ اما...اما امام فقط به خاطر اينكه به قانون هر كشوري احترام بزاره، اين كار رو انجام داد....منتظر تون هستم. راستي سئوال هاتون رو تك تك بگيد، بيشتر مي تونيم روشون مانور بديم....منتظرم...يازهرا.

    سلام. نگفتيد با تك تك مطرح كردن سئوال ها چطوريد؟ مي تونيم بيشتر روشون بحث كنيم و راحت تر حل بشن. چون اگه چندتا سئوال باشه، در نتيجه جوابش هم چندتا ميشه و اونوقت نمي شه بيشتر درباره هركدوم توضيح داد. مايليد يا نه؟؟ اگه مايليد نظر خودتونو بهم بگيد.....منتظرتونم.....يازهرا.

    راستي اينكه ميگيد تو آلمان خيلي آْدم خوب پيدا ميشه، درست. مي دونين چرا درست؟ چون هيچ كس نگفته هركسي توي ايرانه ديگه آدم خيلي خوبيه. من كه گفتم. خيلي از مردم را داريم كه لباس روحانيت!!(از روحاني مقدس تر؟؟؟؟؟) مي پوشند ولي اصلاً رفتارشون به روحانيت نمي بره. بنابراين خود اسلام هم گفته برتري به تقواست. تقواهم اين نيست كه يه ريش بزاره آدم و يه تسبيح. عمل آدم بايد خوب باشه. يكي ممكنه توي ايران در بين مذهبي ها بدترين آدم باشه و يكي هم ممكنه توي آمريكا يا... در بين بدترين آدم ها، بهترين آدم خوبي باشه. منتظر جوابتون هستم....يازهرا.

    سلام. اين چيزي كه مي گيد به نظر من اصلاً گناه نيست و تازه خيلي كار عالي هم هست. مي دونين چرا؟ چون حديث داريم كه مي گه: بهترين آدم كسيه كه بگه خدايي نيست و دنبالش باشه تا براش ثابت بشه كه خدايي هست و من شما رو خيلي تحسين ميكنم. بي تعارف ميگم. ميگم چطوره از اول شروع كنيم و سئوالاتتون رو يكي يكي بگيد تا موانع رو يكي يكي كنار بزاريم؟ هان؟ چطوره؟ در ضمن تو فكر بقيه نباشيد كه اجازه نمي دن طرز تفكرتون رو مطرح كنيد. اسلام شديداً با اين مطلب مخالفه. اينا معمولاً كساني هستند كه تفكر تحجرانه و قديمي دارند و دين رو نمي تونن با زمان جديد تشخيص بدن. ميگن كه حضرت مهدي وقتي مياد، مردم فكر مي كنن كه دين جديدي آورده، در حالي كه اين طور نيست، چرا؟ چون از بس چيزهاي اضافه و بيهوده توي دين وارد شده كه ايشون وقتي اونارو حذف ميكنه مردم فكر مي كنن كه دين جديد شده....بنابراين خودتون فقط براخودتون مهم باشيد و براي همچين افرادي هيچ ارزشي پيش خودتون قايل نشيد. مگه اينا چقدر ارزش دارن كه شما بخاطرشون ناراحت بشيد؟؟منتظرتون هستم. باطرح يك يك مطرح كردن سئوالات چطوريد؟؟؟نگفتيد اونجا كجاست؟؟منتظر جوابم.يازهرا.

    راستي اينجايي كه مي گيد كجاست؟؟

    سلام. ماشاءالله چقدر تند مي نويسيد. خيلي خوبه. گفتم كه انگليسي بنويسيد. چه عيب داره؟.....ببينيد نبايد فراموش كنيم كه قرآن 1400 سال پيش نازل شده، توي اون زمان ها كه اصلاً مردم نمي دونستن كه سياره هاي ديگه اي هم هست. درسته پيامبر مي دونسته اما سطح فهم مردم اونقدر نبوده...شما ببينيد زمان گاليله كه اون ميگه زمين كروي شكله، همه بهش مي خندن و حتي مي خوان اعدامش كنن. چه برسه زمان پيامبر كه قبل از اون بوده.بنابراين به كار بردن هميچنين كلمه اي براي اون زمان درست نبوده و اگر به كار مي رفت، اون وقت نمي تونستيم بگيم كه قرآن در همه زمان ها تازه است....

    در ضمن شما اگر به تورات نگاهي بيندازيد مي بينيد كه مژده آمدن عيسي را داده و همين طور انجيل مژده آمدن حضرت محمد را داده. اين يه چيز غير قابل انكاره. البته برمبناي انجيل هايي كه الان هست، نبايد قضاوت كرد. چون خيلي از چيزاشون حذف شده. اما قرآن به هيچ وجه از پيامبر ديگه اي نگفته و محمد رو خاتم معرفي كرده.

    منتظر سئوالاتون هستم....يازهرا.

    سلام عليكم!

    ببخشيد من نمي دونستم براتون فارسي نويسي ممكن نيست. عيب نداره، همون انگليسي بنويسيد. من مي خونم. راستي همه رو بنويسيد. هيچي دريغ نكنيد.منتظر سئوالات بعدي شما هستم...يازهرا.

    نماز را كه به عربي مي خوانيم از رسا بودن آن كه صرف نظر كنيم، درمي يابيم كه حق دقيق نماز ادا نمي شود. مثلاً وا‍ژه الله واژه اي است كه معني دقيقي از آن در دست ما نيست. اينكه مي گوييم الله يعني خدا، تعبير خودمان است وگرنه دراصل معني «خدا» ي تنهايي را نمي دهد. بنابراين اگر فرضاً به فارسي بخوانيم، هم كلمه الله و هم كلماتي ديگر ممكن است درمجموع تغيير معناي كلي نماز را فراهم آورند. درثاني، ميدانيم كه اسلام، نماز را در درجه اول جماعت دانسته، مگر اينكه عذري باشد. در نماز جماعت هم ممكن است چندين قوم و نژاد با چندين زبان حضور داشته باشند. پس بايد يك زبان واحد باشد تا همه حول آن به اهداف الهي برسند. ممكن است سئوال پيش بيايد كه چرا زبان فارسي يا هرچيز ديگري زبان اسلام و قرآن نشد. اگر دقت كنيم مي بينيم كه در يك كلمه زبان عربي معناهاي بسياري نهفته است. يك كلمه عربي را حداقل مي توان به چند بخش مضاف، مضاف اليه، ضمير، و....تقسيم كرد. مسلم است كه اين زبان كوتاهترين حجم را مي گيرد. چه در حرف زدن، چه در قرآن. اگر خدا بيايد برفرض انگليسي يا فارسي را زبان قرآن كند، شايد قرآن اندازه اش به پنج برابر كتاب كنوني مي رسيد. ما اصطلاحي داريم كه مي گوييم: مختصر و مفيد . قرآن هم همين طور است. درقالب كوچكترين جايي كه كلمات اشغال مي كنند، بيشترين معنا را مي رساند.

    اما در مورد ايران، بايد بدانيم كه هرچيزي در ايران انجام مي شود مطلقاً فرمان اسلام نيست. چه بسا خيلي از روحانيوني كه به ظاهر لباس روحاني پوشيده اند. امام خميني هم فرمود: من نمي گويم همه روحانيون را قبول كنيد، اما همه را هم رد نكنيد. ... بهتر است ما به جاي اينكه دين را در روحانيت اين دوره زمانه ببينيم، از منابع بالاتري مثل قرآن و احاديث استفاده كنيم. خيلي از روحانيوني كه امروزه حكم براي اسلام مي دهند، ممكن است اصلاً منافق باشند و به همين بهانه بخواهند جلوه بدي از دين را نشان دهند. اگر قرار باشد دين در روحانيت باشد، پس بايد تا يك آخوند ماشين فلاني خريد، همه نيز بخرند....بگذريم...حرف شما كاملاً درست است.حجاب هم به معني چادر نيست. اسلام مي گه: برجستگي هاي بدن بايد پوشانده بشه. انصافا اگر فكر كنيم، مي بينيم اگر مثلاً چه زن و چه مرد حجابش رو رعايت نكنه، چه عواقبي بوجود مي آيد. يك نمونه كوچكش اين كه همه نوع مرد و پسري مزاحمش مي شوند و تازه اگر به جاهاي باريك تري كشيد كه اصلاً باعث از بين رفتن روابط جنسي سالم و....مي شود. اين ها رو كه مي گم، نمي خوام سخنراني كنم يا اينكه يه چيزي ديدم، بيام بگم. نه...اين طور نيست. يكي از چيزهاي جالب اينه كه امروزه با علم مدرن، چيزهايي را كه اسلام 1400 سال پيش گفته ثابت مي كنند. از همه چيز. در غرب نتيجه بي حجابي زنان چه شد؟ اين شد كه الان هر زني يا مزاحميني دارد و يا شده است وسيله اي براي تبليغات بازرگاني و خلاصه بازيچه...

    البته اسلام هم ميگه: لا اكراه في الدين...

    هيچ زوري در دين نيست. اما پايان كار رو هم ميگه كه كي برنده است و كي بازنده. دركل: هرچه در ايران ديديد يا فيلم ها، نشان از اين ندارد كه اين هاحرف هاي اسلام است. چه بسا خيلي جاها اسلام را 360 درجه تغيير مي دهند. منتظر سئوالاتتون هستم. اصلاً دريغ نكنيد.

    سلام. مشكلي نيست. خوب بفرماييد تا توضيحات بيشتري ارائه كنيم. فقط سئوالاتتون رو بگيد و بگيد كه چرا قانع نشديد، ما تا آخرش باهاتون هستيم...منتظر سئوالاتتون هستيم....يازهرا...