سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 

ترس با نومیدى همراه است ، و آزرم با بى بهرگى همعنان ، و فرصت چون ابر گذران . پس فرصتهاى نیک را غنیمت بشمارید . [نهج البلاغه]

زر بافت
دوشنبه 86/2/17 ::  ساعت 1:31 صبح

تو ماشین یه ایرانی نشسته بودم که یه عابر یه هو پرید جلو ماشین که از خیابون رد بشه.راننده گفت اگه زیرش میکردم تقصیر با اون بود بعد نه تنها با من کاری نداشتن بلکه میتونستم خسارت ماشین رو هم ازش بگیرم ....طوری حرف میزد که اینگار پشیمونه زیرش نکرده...خیلی عصبانی شدم پیش خودم فکر کردم که این چند ساله اینجا زندگی میکنه و هنوز درست نشده وای به حال اونایی که از ایران خارج نشدن

بهش گفتم میدونی چرا اینها بدون هیچ چی به اینجا رسیدن و ما با این همه نعمت به هیچ جا نمیرسیم؟؟فهمید چی میخوام بگم ...گفت..اره .چون اینها طرز فکرشون با ما فرق میکنه-

اگه یه اروپایی پشت رل نشسته بود. یه چیز دیگه میگفت ..مثلا اه اگه به ماشینم خورده بود هیچ وقت خودمو نمی بخشیدم...اره ماها یاد گرفتیم که جواب هر اشتباه اعدام هست  ولی اینها میدونن که این اشتباه رو  میتونستن خودشون مرتکب بشن

برام عجیب میاد ...انگار قانون رو از بچه گی  تو سر اینها کردن هیچ جوره حتی بین خودشون حاضر نیستن حق کسی رو بخورن ولی ایرانی ها دنبال فرصتی که یه سودی از نابودی کسی ببرن...

اینها بجه ی 3 سالشونو مجبور میکنن که به شوفر بگه ...اقا شوفر مرسی که زحمت کشیدی ما رو خونمون رسوندی ولی تو ایران هیچکی دوست نداره پول تاکسی رو بده

همه چیز رو سیستم هست از اون تفکیک اشغال ها گرفته تا مصرف اب...از احترام به هم گرفته تا ازادی بیان 

ایران هم کارو زندگیشو ول کرده چسبیده که کی مانتوش بالای خط اسلام و واسش بودجه ی مملکت رو خرج میکنن و اصلا نمیخوان بفهمن که چه جمعیتی زیر خط فقر هست؟؟کی داره و با چه طرز فکری داره مملکتو اداره میکنه...من نمیفهمم چرا؟..در حالی که  همه اساس حکومت رو یه تیغ هست کاری مهم تر از جمع کردن جوونها از خبابون ندارن؟؟؟ تازه کسی هم که یه دردی داره و میخواد واسه کشورش مفید باشه (اخه این کشورمه .خانوادمه.عشقمه )و کشورشو کمک کنه سایتشو فیلتر میکنن که نکنه حرفاش به گوش کسی برسه (من که عددی نیستم منظورم با سواد هاست ...اکبر گنجی هاست و ...).داداشم میگه اگه من زن بودم حقمو از همه ی مردها می گرفتم چرا شماها حقتونو نمیگیرین؟؟میبینی همه جا بهت ظلم میشه حتی تو حجاب.چطور میتونی گردن خم کنی؟؟؟...بهش گفتم داداشی خوب چرا حقتو نمیگیری ؟؟؟ایران همش حجابه ...هم واسه مردها هم واسه زن ها حجابی که تا اسمون کشیده شده که کسی با بیرون مرتبط نشه ..و چیزی رو بدونه که باید بدونه...نه چیزی که همه میدونن.به شما ها ظلم نمیشه؟؟با چادر گذاشتن که ازادی نمیاد ..ازادی یعنی . من عاقلم .فکر دارم .میدونم چه کار کنم . چه کار نکنم ...چه بخورم چی نخورم ...من احتیاج ندارم به نبی الله...

بابا باور کنین مارو از الله هم انداختین

بابا بسه دیگه ...استرس بسه...مسخره بازی بسه ...مضحکه شدن بسه...دلتون به حال جهنم رفتن ما نسوزه به حال حلبی نشین بسوزه..نکنه خیابون نمیرین که ببینین چند تا دست فروش از درس محروم شدن واسه معاش خانواده ؟؟؟یا از فقر تا فحشا؟؟؟

خوب میدونین خدایی نیست فقط به صرفه هست که خدا واسه ماها باشه...چون اگه خدایی بود عدالتو واسه شما چطور اجرا میکرد؟؟؟جنایات از این بیشتر؟؟

جیزی که جالبه اینه که اینها با این سن و سال چطور میتونن بازم فیلم بازی کنن

 


¤ نویسنده: مریم سامی



خانه
مدیریت وبلاگ
پست الکترونیک
شناسنامه

:: کل بازدیدها :: 
127141

:: بازدیدهای امروز :: 
6

:: بازدیدهای دیروز :: 
14


:: درباره من :: 

زر بافت

:: لینک به وبلاگ :: 

زر بافت

::آرشیو وبلاگ ::

فروردین 86
اردیبهشت86
خرداد86
تیر 86
مرداد 86

:: دوستان من ::

تقاطع
محمود

:: لوگوی دوستان من ::






::وضعیت من در یاهو ::

یــــاهـو

::موسیقی وبلاگ ::

:: اشتراک درخبرنامه ::